ایران ناز » ادبیات،شعر و داستان
چراغ کومه ام خاموشه امشب دل دیوانه ام در جوش امشب
صدای پایی از کویی نیومد خدایا در کدام آغوشه امشب
ز جا بار دگر برخیز یارم مرا سیراب تر کن بی قرارم
سپیده میدمد بگریز،بگریز سحر با یار دیگر وعده دارم
نصرت رحمانی و شعر زیبایش